۱۳۸۸/۱۲/۰۴
لینک منبع
نگاهی به نقش برند سازی در کمک به صادرات ایران
در جهان امروز،با پدیده تولید انبوه مواجهیم که موجب سوق دادن کشورها به صادرات اجباری شده است . بازار های داخلی کشورها، شاهد ورود انواع کالاهای صادراتی هستند که گاهی با مزایای بیشتری نسبت به محصولات وطنی، بازار را قبضه می کنند. دولت ها نیز، به دلیل وجود محدودیت های مالی، مجبور به حذف حمایت های گسترده از تولیدات داخلی شده اند وحتی برای تأمین نیازهای شان از طریق منابع ارزانتر، به تولیدات خارجی روی می آورند. واضح است که در چنین فضای رقابتی و پر تنش، آن دسته از بنگاه های اقتصادی که در پیله خود فرو رفته، و دل را به حاشیه امنیت خود خوش کرده اند،آمادگی رویاروئی با فشارها را نداشته و شانسی برای بقا نخواهند داشت. بازار ایران نیز، همانگونه که شاهد آن هستیم، در معرض این تحولات قرار گرفته و نوسانات جدیدی در ساختار آن پدید آمده است.
کارشناسان پیش بینی می کنند طی چند سال آینده تغییراتی در اقتصاد ایران به وقوع خواهد پیوست که به موجب آن محدودیت های وارد اتی بطور کامل حذف می شود و یارانه های پرداختی دولت بویژه در مورد صنایع،حذف یا به حد اقل می رسد، از سوی دیگر، همانند آنچه در سایر کشورهای تابع نظام تجارت جهانی رخ داده است، تولید کننده های خرد، برای جلوگیری از انحلال، مجبور به ادغام در یکدیگر و تشکیل گروه های کاری بزرگتر میشوند.
بعلاوه، همانگونه که در بسیاری کشورها، در عرصه تولید و تجارت، تقسیم کار بین المللی صورت گرفته است، ایران نیز، به سوی تمرکز بر تولیدات با مزیت های رقابتی پیش رفته، و مابقی ما یحتاج خود را ،از سایر کشورها وارد خواهد کرد. تمامی این تغییرات ، شرایط بازارهای داخلی و صادراتی ایران را پیچیده تر کرده و نیاز مبرم به آینده نگری و استراتژی های کلان بازار یابی را تشدید می نماید.
چرا بازار های صادراتی را ، از دست میدهیم؟
در این باره سخن بسیار بر زبان آمده و درد دل صادرکنندگان گویای مشکلات زیر ساختی و نگرش اشتباه به مقوله صادرات در کشور است. در اینجا بار دیگر، به گوشه ای از اشتباهات و مشکلاتی که موجب از دست رفتن بازارهای صادراتی شده است، اشاره میکنیم.
1- در ایران، صادرات تابعی از درآمد ارزی است و هر زمان کمبود درآمدهای ارزی نمود پیدا می کند ، سریعا به گزینه صادرات ، به عنوان یک راه حل موقت می پردازیم.
2- در کشورهای جهان سوم 68 درصد از مواردی که صادرات ، منجر به شکست می شود حاصل عدم اطلاع کافی از فرهنگ کشور هدف است، چرا که به تحقیقات کاربردی بازار هدف، بها داده نمی شود.
3- در ایران ، عدم هماهنگی بعضی نهادهای دولتی با یکدیگر،باعث تضعیف برخی صنایع و برخی برندها می شوند.
4- بحران مالی جهانی و کاهش قیمت نفت باعث می شود تقاضا برای محصولات نیمه لوکس ایرانی، کم شود.
5- -اعمال تحریم ها، مشکلات مختلفی را، در زمینه گشایش اعتبارات- مبادلات ارزی- تضمین سپاری و... بوجود آورده است. بعلاوه اعمال تحریم ها بر اجناس ایرانی، به دلیل نداشتن برند، خشک و تر را با هم می سوزاند
6- تصویری که از محصولات استراتژیک ایران، مثل خاویار و پسته و فرش و زعفران در بازار جهانی ایجاد شده، ناشی از برنامه های دقیق بازاریابی و برند سازی نبوده ، بلکه نتیجه تجربیات 100 ساله تجار سنتی است و در نتیجه، در مقابل حملات ، آسیب پذیرو شکننده است.
7- تجارت ایران، بی نام و نشان است و تجارت بی نام و نشان در دنیای امروز پذیرفته شده نیست.
8- بیشتر بنگاه های تولیدی و صادراتی کوچک، موفق به ساختن برند ها ی موفق نمی شوند و این عدم موفقیت، عموما ناشی از این واقعیت است که ، لازمه ایجاد برند، استفاده از نظام استاندارد اطلاعاتی مثل کد، لوگو، نام تجاری، مشخصات از پیش تعیین شده و ... و همچنین تبعیت از قواعد تجاری رایج در کشورهای پیشرفته می باشد. ولی بیشتر بنگاه های کوچک، این قابلیت ها را ندارند. بعلاوه، دو رکن اساسی برند سازی، هزینه کردن برای تبلیغات و تحقیقات بازار است که بنگاه های کوچک غالباً توان آنرا ندارند و به دید هزینه سربار و زاید به آنها می نگرند.
محدودیت هایی که در نتیجه نداشتن برند صادراتی، متحمل می شویم.
امروزه جایگاه برند سازی، مثل جایگاه فناوری اطلاعات در 15 سال پیش است و همانگونه که فناوری اطلاعات، با سرمایه گذاری فراوان رشد کرد و در حال حاضر، حرف اول را در زیر ساختهای اقتصادی می زند، برندسازی نیز، فرایند تازه ایست که در آینده ای بسیار نزدیک ، به نتیجه مطلوب خواهد رسید، اما در شروع کار، سرمایه گذاری فراوانی را می طلبد. برخی از محدودیت های که بواسطه عدم برند سازی صحیح متحمل می شویم عبارتند از:
1- بسیاری از مشتریان خوب، اصلا ما را نمی بینند، چون امروزه مشتری های درست و حسابی، دوست ندارند جنس بدون برند بخرند.
2- بخش مهمی از کانالهای توزیع جهانی، تمایل به همکاری با کالاهای بدون برند ما ندارند، چرا که با عرصه کالاهای بدون برند، تصویر آنها نزد مشتری هایشان، آسیب می بیند.
3- در هنگام صادرات کالاهای بدون برند،اگر یک محموله از کالایی دچار مشکلی باشد
( آلودگی، عدم تطبیق با استانداردها،...)، این عیب به کل صادرات ایران از آن کالا تعمیم داده می شود.
4- با اعمال تحریم های جهانی بر علیه ایران، کل بازار ایران به عنوان بازار بدون ثبات معرفی میشود و ما، برند معتبر و مشهوری نداریم که بتواند خود را از این قافله جدا کند.
5- مفهوم برند، باعث ایجاد رقابت بین صادرکنندگان ورشد و ارتقاء بنگاه های اقتصادی می شود و نبودن آن، انگیزه را از صادر کننده می گیرد.
6- اگر برند های معتبری داشتیم ، توان مقاومت بیشتری در بازار داشتیم، زیرا بازار مربوط به یک برند معتبر و قوی، حتی در حضور رقبای قوی، پایدار می ماند.
7- در بازارهای صادراتی فعلی، به دلیل نداشتن برندهای معتبر ایرانی ، خلاءی ایجاد شده که رقبا از آن سود میبرند و با صادرات مجدد کالاهای ایرانی، با برند های شناخته شده، هم سود کلانی بدست آورده و هم بازار ها را از دست ما خارج می نمایند.
باید ها و نباید های برند سازی برای بنگاه های صادراتی در نگاه کلان
1- باید نگاه بلند مدت در فعالیت های تجاری داشته باشیم
2- باید تفکر بازارگرا، به جای تفکر تولید گرا، حکم فرما شود
3- باید نگرش سرمایه ای نسبت به برند، بجای نگرش هزینه ای حکم فرما شود
4- باید برای موفقیت در برند سازی صادراتی، زیر ساختهای آن یعنی تولید انبوه، با کیفیت بالا و قیمت رقابتی فراهم گردد.
5- نباید در عصر تجارت جهانی، اصرار به خود کفایی در همه زیر بخش ها داشته باشیم، بلکه باید بر زمینه هایی که در آن صاحب مزیت نسبی و رقابتی هستیم تمرکز کنیم.
6- باید بخش خصوصی نکات زیر راقویا مد نظر قرار دهد:
فراگیری فنون و مهارتهای مذکرات تجاری- مجهز شدن به علم بازاریابی نوین وابزار شناخت فرهنگ های مختلف در بازارهای هدف- تلاش در جهت جلب اعتماد طرف خارجی با حفظ کیفیت و تحویل به موقع – حرفه ای عمل کردن، چون جهان امروز، محل حرفه ای حرف زدن، حرفه ای فکر کردن و حرفه ای عمل کردن است.
کارشناسان پیش بینی می کنند طی چند سال آینده تغییراتی در اقتصاد ایران به وقوع خواهد پیوست که به موجب آن محدودیت های وارد اتی بطور کامل حذف می شود و یارانه های پرداختی دولت بویژه در مورد صنایع،حذف یا به حد اقل می رسد، از سوی دیگر، همانند آنچه در سایر کشورهای تابع نظام تجارت جهانی رخ داده است، تولید کننده های خرد، برای جلوگیری از انحلال، مجبور به ادغام در یکدیگر و تشکیل گروه های کاری بزرگتر میشوند.
بعلاوه، همانگونه که در بسیاری کشورها، در عرصه تولید و تجارت، تقسیم کار بین المللی صورت گرفته است، ایران نیز، به سوی تمرکز بر تولیدات با مزیت های رقابتی پیش رفته، و مابقی ما یحتاج خود را ،از سایر کشورها وارد خواهد کرد. تمامی این تغییرات ، شرایط بازارهای داخلی و صادراتی ایران را پیچیده تر کرده و نیاز مبرم به آینده نگری و استراتژی های کلان بازار یابی را تشدید می نماید.
چرا بازار های صادراتی را ، از دست میدهیم؟
در این باره سخن بسیار بر زبان آمده و درد دل صادرکنندگان گویای مشکلات زیر ساختی و نگرش اشتباه به مقوله صادرات در کشور است. در اینجا بار دیگر، به گوشه ای از اشتباهات و مشکلاتی که موجب از دست رفتن بازارهای صادراتی شده است، اشاره میکنیم.
1- در ایران، صادرات تابعی از درآمد ارزی است و هر زمان کمبود درآمدهای ارزی نمود پیدا می کند ، سریعا به گزینه صادرات ، به عنوان یک راه حل موقت می پردازیم.
2- در کشورهای جهان سوم 68 درصد از مواردی که صادرات ، منجر به شکست می شود حاصل عدم اطلاع کافی از فرهنگ کشور هدف است، چرا که به تحقیقات کاربردی بازار هدف، بها داده نمی شود.
3- در ایران ، عدم هماهنگی بعضی نهادهای دولتی با یکدیگر،باعث تضعیف برخی صنایع و برخی برندها می شوند.
4- بحران مالی جهانی و کاهش قیمت نفت باعث می شود تقاضا برای محصولات نیمه لوکس ایرانی، کم شود.
5- -اعمال تحریم ها، مشکلات مختلفی را، در زمینه گشایش اعتبارات- مبادلات ارزی- تضمین سپاری و... بوجود آورده است. بعلاوه اعمال تحریم ها بر اجناس ایرانی، به دلیل نداشتن برند، خشک و تر را با هم می سوزاند
6- تصویری که از محصولات استراتژیک ایران، مثل خاویار و پسته و فرش و زعفران در بازار جهانی ایجاد شده، ناشی از برنامه های دقیق بازاریابی و برند سازی نبوده ، بلکه نتیجه تجربیات 100 ساله تجار سنتی است و در نتیجه، در مقابل حملات ، آسیب پذیرو شکننده است.
7- تجارت ایران، بی نام و نشان است و تجارت بی نام و نشان در دنیای امروز پذیرفته شده نیست.
8- بیشتر بنگاه های تولیدی و صادراتی کوچک، موفق به ساختن برند ها ی موفق نمی شوند و این عدم موفقیت، عموما ناشی از این واقعیت است که ، لازمه ایجاد برند، استفاده از نظام استاندارد اطلاعاتی مثل کد، لوگو، نام تجاری، مشخصات از پیش تعیین شده و ... و همچنین تبعیت از قواعد تجاری رایج در کشورهای پیشرفته می باشد. ولی بیشتر بنگاه های کوچک، این قابلیت ها را ندارند. بعلاوه، دو رکن اساسی برند سازی، هزینه کردن برای تبلیغات و تحقیقات بازار است که بنگاه های کوچک غالباً توان آنرا ندارند و به دید هزینه سربار و زاید به آنها می نگرند.
محدودیت هایی که در نتیجه نداشتن برند صادراتی، متحمل می شویم.
امروزه جایگاه برند سازی، مثل جایگاه فناوری اطلاعات در 15 سال پیش است و همانگونه که فناوری اطلاعات، با سرمایه گذاری فراوان رشد کرد و در حال حاضر، حرف اول را در زیر ساختهای اقتصادی می زند، برندسازی نیز، فرایند تازه ایست که در آینده ای بسیار نزدیک ، به نتیجه مطلوب خواهد رسید، اما در شروع کار، سرمایه گذاری فراوانی را می طلبد. برخی از محدودیت های که بواسطه عدم برند سازی صحیح متحمل می شویم عبارتند از:
1- بسیاری از مشتریان خوب، اصلا ما را نمی بینند، چون امروزه مشتری های درست و حسابی، دوست ندارند جنس بدون برند بخرند.
2- بخش مهمی از کانالهای توزیع جهانی، تمایل به همکاری با کالاهای بدون برند ما ندارند، چرا که با عرصه کالاهای بدون برند، تصویر آنها نزد مشتری هایشان، آسیب می بیند.
3- در هنگام صادرات کالاهای بدون برند،اگر یک محموله از کالایی دچار مشکلی باشد
( آلودگی، عدم تطبیق با استانداردها،...)، این عیب به کل صادرات ایران از آن کالا تعمیم داده می شود.
4- با اعمال تحریم های جهانی بر علیه ایران، کل بازار ایران به عنوان بازار بدون ثبات معرفی میشود و ما، برند معتبر و مشهوری نداریم که بتواند خود را از این قافله جدا کند.
5- مفهوم برند، باعث ایجاد رقابت بین صادرکنندگان ورشد و ارتقاء بنگاه های اقتصادی می شود و نبودن آن، انگیزه را از صادر کننده می گیرد.
6- اگر برند های معتبری داشتیم ، توان مقاومت بیشتری در بازار داشتیم، زیرا بازار مربوط به یک برند معتبر و قوی، حتی در حضور رقبای قوی، پایدار می ماند.
7- در بازارهای صادراتی فعلی، به دلیل نداشتن برندهای معتبر ایرانی ، خلاءی ایجاد شده که رقبا از آن سود میبرند و با صادرات مجدد کالاهای ایرانی، با برند های شناخته شده، هم سود کلانی بدست آورده و هم بازار ها را از دست ما خارج می نمایند.
باید ها و نباید های برند سازی برای بنگاه های صادراتی در نگاه کلان
1- باید نگاه بلند مدت در فعالیت های تجاری داشته باشیم
2- باید تفکر بازارگرا، به جای تفکر تولید گرا، حکم فرما شود
3- باید نگرش سرمایه ای نسبت به برند، بجای نگرش هزینه ای حکم فرما شود
4- باید برای موفقیت در برند سازی صادراتی، زیر ساختهای آن یعنی تولید انبوه، با کیفیت بالا و قیمت رقابتی فراهم گردد.
5- نباید در عصر تجارت جهانی، اصرار به خود کفایی در همه زیر بخش ها داشته باشیم، بلکه باید بر زمینه هایی که در آن صاحب مزیت نسبی و رقابتی هستیم تمرکز کنیم.
6- باید بخش خصوصی نکات زیر راقویا مد نظر قرار دهد:
فراگیری فنون و مهارتهای مذکرات تجاری- مجهز شدن به علم بازاریابی نوین وابزار شناخت فرهنگ های مختلف در بازارهای هدف- تلاش در جهت جلب اعتماد طرف خارجی با حفظ کیفیت و تحویل به موقع – حرفه ای عمل کردن، چون جهان امروز، محل حرفه ای حرف زدن، حرفه ای فکر کردن و حرفه ای عمل کردن است.